ایران در سالهای دور میزان تولیدی معادل 6 میلیون بشکه در روز داشت و این توان تولید بهعنوان یک عامل مهم در بازار نفت محسوب میشد.
افزایش توان تولید نفت در هر مخزن نفتی با فناوریها و مدیریت فنی خاصی عملی است و این مهم بدون شک در هر کشوری با مشارکت دیگر کشورها و شرکتهای بزرگ روی میدهد.عمر مخازن نفتی و کاهش توان تولید آنها ضرورت استفاده از فناوریهای جدید برای تولید بیشتر نفت را افزایش میدهد و این مسئله امروز در اکثر کشورهای تولیدکننده نفت از مسائل ضروری است.
در کشورما هرچند توان مهندسی مخازن نفتی بسیار بالاست و متخصصان بزرگی در این زمینه ایرانی هستند ولی برای اجرای تمهیدات فنی این متخصصان نیاز به برخی فناوریها وجود دارد که باید از خارج خریداری شود.متأسفانه بهدلیل تحریمهای نفتی که علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال میشود برنامههای افزایش ضریب برداشت نفت در ایران طبق برنامه پیش نمیرود و متأسفانه هنوز به توان تولید قابلقبولی در نفت خام دست نیافتهایم.
در سال گذشته بارها مسئولان وزارت نفت از ثبت رکورد تولید نفت خام سخن گفتند ولی این مسئله در آمارهای تولید کشور همواره آشکار نمیشود. حتی برخی کشورها از جمله ایران بهدلیل سهمیههای مشخص در تولید نفت که از سوی اوپک تعیین میشود امکان بهره برداری از همه توان تولید خودرا ندارند و باید تولید خودرا در سطح مشخصی حفظ کنند.
اهمیت افزایش ضریب تولید
در گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تهیه کرده مسئله ضرورت سرمایهگذاری در افزایش ضریب برداشت در مخازن نفت خام بررسی شده است.در این گزارش با تاکید بر موانع جذب سرمایه در این بخش بر این نکته تاکید شده که باید هر سال حداقل 5/4 میلیون دلار در این زمینه سرمایهگذاری شود تا سطح فعلی تولید نفت کشور در سالهای آینده حفظ شود.در این گزارش به این مسئله نیز توجه شده که اگر میزان سرمایهگذاریهای مورد نیاز به میزانی نباشد که انتظار میرود میزان تولید نفت کشور در آینده شاید به حدی کاهش یابد که به واردکننده نفت نیز تبدیل شویم.
در گزارش دفتر مطالعات انرژی و صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس با اعلام این مطلب که در سالهای گذشته مصرف داخلی نفت افزایش چشمگیری داشته و این در حالی است که بهدلیل روند روبه استهلاک مخازن ایران، این مخازن دچار افت تولید شدهاند، تاکید شده است: این دو موضوع در کنار هم موجب کاهش صادرات نفت ایران خواهد شد. براین اساس برای جبران کاهش صادرات، صنعت نفت ایران نیاز به یک سلسله سرمایهگذاریهای اساسی و جدی دارد.
مرکز پژوهشها با توجه به محاسبات انجام شده، میزان سرمایهگذاری مورد نیاز بهمنظور افزایش تولید و حفظ حجم صادرات نفتی را رقمی در حدود 5/4 میلیارد دلار در سال اعلام کرده و افزوده است: با توجه به رشد منفی سرمایهگذاری خارجی در کشور، تامین این میزان سرمایه بعید بهنظر میرسد. مرکز پژوهشها سپس با ارائه 3پیشبینی برای آینده این روند در تولید نفت خام کشور که در سطح خوش بینانه، پایه و بدبینانه دستهبندی شده است، وضعیت صادرات نفت کشور در سالهای آینده را در قالب هر یک از این پیشبینیها بررسی کرده است.
با توجه به این پیشبینیها درصورت عدمسرمایهگذاری در بخش توسعه میادین نفت، با نگاه بدبینانه، صادرات نفت خام ایران تا 8 سال آینده به صفر خواهد رسید و ایران از یک کشور صادرکننده نفت به یک کشور واردکننده آن تبدیل خواهد شد. درصورت تحقق پیشبینی شرایط عادی این مرکز که بهعنوان پیشبینی پایه نامگذاری شده، زمان تبدیل کشور به واردکننده نفت خام به 16سال افزایش خواهد یافت. در پیشبینی خوشبینانه این مرکز نیز با فرض این مسئله که سالانه 5/4 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای جلوگیری از کاهش صادرات در بخش توسعه میادین نفت انجام شود این شرایط امیدواری بیشتری در این بخش ایجاد خواهد کرد.
در این شرایط نیز با فرض ثابتبودن صادرات کشور، سهم 5/12 درصدی ایران در سال 1386 از سبد نفتی اوپک تا سال 2030 میلادی به 7/5درصد کاهش خواهد یافت. این امر نیز منجر به افت تاثیرگذاری کشور بر معادلات منطقهای و جهانی خواهد شد و لذا با توجه به مسائل گفته شده، سرمایهگذاری ایران در بخش توسعه میادین نفت ضروری بهنظر میرسد و باید بیش از این میزان باشد. براساس گزارشهای موجود مشخص نیست که در بخش افزایش ضریب برداشت در کشور چهمیزان سرمایهگذاری انجام شده است و کمبودهای این بخش براساس گزارش پیشگفته تا چه میزان است.
آنچه مسلم است آمارهای سرمایهگذاری در توسعه و تولید نفتخام و میزان پیشرفت هر طرح و میزان رسمی تولید و میزان تولید نفت خام هر کشور که از نظر عملی ممکن است همواره آمارهایی است که هیچ کشوری میزان دقیق آن را اعلام نمیکند و در ایران نیز به همین دلیل هیچ آمار دقیقی از میزان تولید، توان تولید و یا حتی میزان سرمایهگذاریهایی که در این زمینه شده است در دست نیست.
بهطور معمول و در هر شرایطی کشورهای مختلف بهویژه کشورهای عضو اوپک تلاش میکنند تا توان تولید خود را به میزانی اعلام و تثبیت کنند که امکان کسب سهم قابل توجهی از بازار را به آنان بدهد. این مسئله بهخصوص در میان کشورهای عضو اوپک از اهمیت بیشتری برخوردار است چون توان تولید در نقش این کشورها در بازار نفت و سهمیه آنان در صادرات مؤثر است و به همین دلیل همواره کشاکش فراوانی میان دبیرخانه این سازمان و کشورهای عضو وجود دارد که میزان تولید این کشورها در سطحی ثبت شود که امکان کسب درآمد ارزی بیشتری را برای این کشورها فراهم کند.
این شرایط موجب شده که هر منبعی که علاقهمند به آمارهای تولید و سرمایهگذاری در هر کشور تولیدکننده نفت است به آمارهای جانبی و میزان بارگیری نفت خام در بنادر کشورها توجه و تلاش کند تا به آمارهایی تقریبی برای پیشبینی تولید نفت خام در هر کشور یا در مناطق مختلف و آثار آن در بازار بپردازد.در ایران برخی برآوردها نشان میدهد که تولید نفت و صادرات آن در 4 سال گذشته روندی نزولی داشته و این امر در سال 87 بیش از هرسال آثار خودرا نشان داده است.البته بدون شک کاهش تولید نفت خام کشور در سال یادشده به کاهش شدید تولید اوپک مربوط میشود.
این مسئله بدون شک در همه کشورهای عضو اوپک رخداده حتی در کشورهایی که به سهمیههای تعیین شده از سوی این سازمان پایبند نبودهاند نیز باید کاهش صادرات نفت قابل توجه باشد.کاهش قیمت نفت در سالجاری ناشی از کاهش تقاضا بوده و این مسئله در کاهش میزان فروش نفت کشورها آثار خود را نشان داده است. ایجاد ظرفیت تولید در هرکشوری از اینرو اهمیت دارد که بهخودی خود اعتبار آن کشور را افزایش خواهد داد.
برآوردهای آماری از تولید نفت خام
براساس آمارهای جهانی، تولید نفت ایران در سال 2006 میلادی معادل12/4 میلیون بشکه بوده است. از این میزان52/2 میلیون بشکه صادر شده و باقیمانده در داخل مصرف شده است. براین اساس ایران در این سال پس از عربستان، روسیه و آمریکا چهارمین تولیدکننده نفت خام جهان است. در این گزارشها میزان تولید کشور در سال2008 معادل 8/3میلیون بشکه اعلام شده است.
در این گزارش که براساس آمار مؤسسه اطلاعات انرژی آمریکا منتشر شده بر این نکته تاکید کرده که در سال2007، ایران بهعنوان دومین تولیدکننده نفت عضو اوپک بعد از عربستان سعودی 1/4 میلیون بشکه تولید کرده که 100 هزار بشکه کمتر از سال 2006 است. در این گزارش خاطرنشان شده که درحال حاضر ظرفیت تولید نفت خام ایران معادل 9/3میلیون بشکه است که با توجه به کاهش سهمیهتولید از سوی اوپک این میزان در سقف 6/3 میلیون بشکه باید باشد.
این سطح و توان تولید نفت خام با وجود همه تحریمها در کشور رخداده و در حالی محقق شده که به دلایل فنی هر سال میزان فشار مخازن نفت کشور و ظرفیت تولید بهطور طبیعی کاهش مییابد.شاید برخی این میزان تولید نفت خام را نیز یک دستاورد مهم قلمداد کنند و براین نکته تاکید کنند که اگر ظرفیت و قدرت کارشناسان صنعت نفت کشور نبود همین میزان تولید هم محقق نمیشد و هرسال با کاهش سطح تولید نفت خام مواجه میشدیم.
بله این استدلال قابلقبول است ولی آیا کشور ما با ذخایر نفتی که براساس آمارهای رسمی بینالمللی در جهان در مقام سوم است و بعد از عربستان و کانادا قراردارد نمیتواند جایگاه بالاتری داشته باشد.هرچند برخی براین باورند که ایران حتی پیش و بیش از عربستان و کانادا ذخایر نفتی دارد و از نظر ذخایر نفتی نیز باید بالاتر از این کشورها باشد ولی در حال حاضر آیا از همه ظرفیتهای زیرزمینی و سرمایههای مادی و معنوی خود به نحو احسن استفاده میکند. آیا شرایط موجود امکان ایفای نقش مؤثرتری در معادلات جهانی را برای کشور فراهم کرده است.
وعدههای وزیر و افتخار به حذف مصرف
بدون شک اگر امکان تامین برخی تجهیزات در صنعت نفت کشور بود، امروز علاوه براینکه تولید نفت خام کشور در سطحی قابل توجه قرار داشت بسیاری از طرحهای این بخش نیز با تاخیر مواجه نبود.
در حال حاضر و براساس آمارهایی که منتشر میشود هنوز مخازن نفتی کشور از عمر مناسبی برخوردارند و روند کاهش فشار در این مخازن به میزانی نیست که نگرانکننده باشد ولی همانگونه که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به آن اشاره شده اگر سرمایهگذاریهای لازم در این بخش انجام نشود نمیتوان به جایگاه موجود کشور در میان تولیدکنندگان نفت خام در جهان امیدوار بود. البته این گزارش شاید با دیدگاههای مثبت و امیدوارکنندهای که از سوی برخی کارشناسان و مقامات وزارت نفت از جمله وزیر جدید نفت مطرح شده مردود باشد.
مسعود میرکاظمی، وزیرنفت درپی انتشار این گزارش که در مجامع کارشناسی کشور بازتاب وسیعی نیز داشت اعلام کرد که این گزارش بدبینانه است و کشور نه تنها صادرکننده نفت باقی میماند بلکه میزان صادرات نفت خام را افزایش نیز میدهیم. وی به 2 نکته اشاره کرده که باید به آن توجه کرد: نکته نخست کاهش مصرف داخلی و اختصاص آن به صادرات است که این مسئله را عامل مثبتی دانسته که موجب جلوگیری از کاهش ظرفیت تولید نفت خام کشور شده است. متأسفانه وی با امید به اجرایی شدن طرح هدفمندکردن یارانهها براین نکته تاکید کرده که با کاهش مصرف پس از اجرای این طرح میزان صادرات نفت خام و فراوردههای نفتی کشور افزایش مییابد.
این نکته البته اگر اجرایی شود و به اهدافی که وی اشاره کرده برسد بدون شک قابل تقدیر است ولی ارتباطی به کاهش فشار مخازن و افت تولید و از دست رفتن منابع زیرزمینی کشور ندارد. در واقع طرح هدفمند کردن یارانهها موجب صرفهجویی میشود و شاید با توسعه بیشتر و افزایش رشد اقتصادی این میزان صرفهجویی در داخل بهنحوی که اتلاف نشود مصرف شود و به تولید ناخالص ملی بیفزاید.
بنابراین باید به وزیرمحترم نفت گوشزد کرد که نقش وزارت نفت و مقامات این وزارتخانه برنامهریزی برای تولید از منابع زیرزمینی و بهکارگیری نیروی انسانی و فناوریها و سرمایهگذاریهای مؤثر برای توسعه است نه افتخار به کاهش مصرف با اعمال برخی سیاستها که درست یا نادرست در کشور اجرایی میشود.